دوشنبه 87 دی 23 , ساعت 11:45 صبح
آن سینه که از داغ تو خنجر نخورد از میـــــکده های راز ساغر نخورد هر دل که ز سوز عشق رنگی نگرفت جز سنگ شدن به درد دیـــگر نخورد
بر روی نیزه ذکر یا حبیب ا ست هوا آکنده ی امّن یجیب ا ست نه تنها کودکان تو، خدا هم پس از مرگ غریب تو غریب ا ست
نمی دانم چرا اکبر نیامد چراغ خانه مادر نیامد نمی دانم چرا بانگ عطش از گلوی نازک اصغر نیامد
مطاف اهل دل ، خاک حسین ا ست فلک در عرش، غمناک حسین ا ست شنیدم هاتفی در گوش جان گفت: شفا در تربت پاک حسین (ع) ا ست
نوشته شده توسط حامیدر | نظرات دیگران [ نظر]
|