سه شنبه 88 مهر 7 , ساعت 9:14 صبح
سلام امروز صبح که از خواب بیدار شدم بدون اینکه اصلا تو فکرم باشه که بیام و مطلب تازه ای بنویسم راهی شدم تا کاری رو که داشتم انجام بدم ولی حالا میبینم که در این ساعت شروع به نوشتن کردم اما چی می خوام بنویسم باید قبلش توضیح بدم و اون اینه که من یه دوستی دارم که به نظر خود من بعضی از رفتارهاش حتی نوع مواد غذایی که انتخاب می کنه عجیبه به خاطر این من چند تا سوال ازش پرسیدم و فهمیدم که به نظرش انسان باید یه چیزهایی رو ترک کنه تا به یه چیز بالا تر برسه و اینکه گاه بعضی از مستحبات ممکنه از واجبات ، واجب تر بشه حال منظور من از گفتن این مطالب این بود که من در ادامه نظری که به این فرد رو دادم رو می نویسم و شما اگر دوست داشتید پس از خوندن این مطلب منو با نظرتون کمک کنید خب پس بسم الله من به این فرد گفتم که: انسان ها ابتدا یکی از وظایفشون انجام واجبات و ترک محرمات است و بعد از آن و با گذراندن این پله که خیلی هم آسان نیست وارد مرحله ای خواهیم شد که در آنها مستحبات هم برای ما حکم واجب را می گیرد نه اینکه آدمی که هنوز واجبات را به طور کامل انجام نداده شروع کند بگوید که مستحبات هم برای من حکم واجب را دارد مثلا میبینیم که پیامبران به مقامی رسیده اند که ترک اولی نیز برای آنها مشکل دارد مورد بعدی ترک بعضی چیزها برای رسیدن به یک چیز بالاتر است اما سوال اول من اینست ترک کردن تا چه حدی بله ما نباید نفسمان را وابسته به چیزهای دنیوی کنیم اما آیا خداوند می پسندد که نعمت هایش را برای خود حرام کنیم با ارزش ترین چیز برای ما رسیدن به مقام قرب الهی یا نزدیک شدن به خدا، معشوق واقعی است حال من در همین رابطه می گویم یک شخصی بگوید که من برای اینکه می خواهم فقط خدا را دوست داشته باشم و تنها عاشق او باشم پس دیگر عاشق کسی نمی شوم و نمی خواهم کسی را دوست داشته باشم یا به کسی علاقه پیدا کنم پس اگر اینطور درست است تکلیف حضرت علی و حضرت فاطمه زهرا که دو الگوی بزرگ برای ما هستند چه می شود این دونفر که مظهر عشق به ذات الهی هستند آیا عاشق یکدیگر نیستند آن هم چه عشقی ، عشقی که خود به حدی رسیده است که در مرتبه عشق های آسمانی قرار گرفته است تازه نه تنها این دو نفر تک به تک غرق در عشق خدا هستند بلکه جمعشان نیز خود را فدای عشق خدا می کنند بله من هم معتقد هستم که اگر مواظب نباشیم ممکن است نعمات حجابی گردند در میان شما و خدا اما این هم درست نیست که از ترس حجاب شدن آنها و به بهانه رسیدن به چیز با ارزش تر نعمت های خدا را نادیده بگیریم به نظر من درست تر آنست که از آنها درست استفاده کنیم و کمک بگیریم برای رسیدن به حضرت دوست نکته آخر کناره گیری بعضی افراد از زندگی اجتماعی به بهانه باز رسیدن به چیز ارزشمندتر و باز باید گفته شود که بله تنهایی خوب هست اما باز هم حدی دارد ، زندگی اجتماعی جدا از زندگی فردی نیست اگر اینطور است پیامبران و ائمه نیز باید به جای شرکت در اجتماع و انجام کار گروهی و حتی تشکیل حکومت اسلامی ، گوشه نشینی اختیار می کردند حال با خواندن این مطالب سوال آخر من اینست نظر شما در این زمینه چیست؟
نوشته شده توسط حامیدر | نظرات دیگران [ نظر]
|