• وبلاگ : از كربلا چه خبر!؟
  • يادداشت : كافيست
  • نظرات : 11 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + غربت ياس 

    سلام. تقديم به كانون ياس:

    يه روز يه باغبوني يه مرد آسموني نهالي كاشت ميون باغچه ي مهربوني مي گفت سفر كه رفتم يه روز و روزگاري اين بوته ي ياس من مي مونه يادگاري هر روز غروب عطر ياس تو كوچه ها مي پيچيد ميون كوچه باغ ها بوي خدا مي پيچيد اونايي كه نداشتند از خوبي ها نشونه ديدند كه خوبي ياس باعث زشتيشونه

    عابراي بي احساس پا گذاشتند روي ياس ساقه هاشو شكستند آدماي ناسپاس

    ياس جوون برگمون تكيه زده به ديوار خواست بزنه جوونه اما سرومد بهار

    يه باغبون ديگه شبونه ياس رو برداشت پنهون ز نامردما

    تو باغ ديگه اي كاشت

    هزار ساله كوچه ها پر مي شه از عطر ياس اما مكان اون گل ،مونده هنوز ناشناس!!!

    التماس دعا

    پاسخ

    هديه زيباييي بود دعايمان کنيد يا علي