جمعه 88 مرداد 16 , ساعت 12:30 عصر
ای که با نامت جهان آغاز شد دفتر دل هم به نامت باز شد موعودفرصت بهانه ایست که پاکیزه تر شویم/ تا روبرویمان نشدی، تا نیامدی... اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من خیر انصاره...یادمان باشد سر سجاده ی عشق جز برای فرج دوست دعایی نکنیم مامعتقدیم عشق سرخواهد زد، برپشت ستم کسی تبرخواهدزد سوگندبه هرچهارده آیه نور، سوگندبه زخمهای سرشار غرور، آخرشب سرد ماسحر می گردد،مهدی به میان شیعه برمی گردد سلام عیدتون مبارک.اول با سلام به دوست عزیزی که از من خواستند درباره اجرا و کار کردن خانم ها بنویسم.اول کنجکاو بودم که بفهمم چه کسی این نظر را گذاشته و چرا.اما دیدم مثل همیشه وقتی که هدفم ارتقاء سطح علمی خودمه و از کارم لذت میبرم دیگه جای بحث نیست.اما دوست عزیز برخلاف اینکه همه فکر میکنند من با اجرا مخالفم باید بگم که من با وجود شرایط موافقم.مثلا آخرین اجرای خودم حدود یک ماه پیش در جشن ولایت در اردوی کشوری بود در حالی که هیچ آقایی نبود.این سوال باعث شد من تا 8 سال قبل را مرور کنم تا اولین بازیم که نقش یک طلبه بود.حالا سه شرط اصلی برای نوع کار 1)زمان کار وسیع نباشد (مثلا شبانه روز نباشه). 2) سنگین و پر حجم نباشد وگرنه خستگی دارد و لطافتش را از بین میبره . 3)با لطافت های زن تناسب داشته باشه.زن حتی مقابل ظلم هم لطیف می ایستد و هیچ گاه با عصبانیت و فحش برخورد نمیکند.مثلا حضرت زینب وقتی که برای شهید کردن امام سجاد وارد خیمه در حال سوختن شدند دست به شمشیر برنداشت بلکه گفت دست به نفرین برمی دارم.کار در اسلام عبادت و به منزله ی جهاد است و دعای بیکار مستجاب نمی شود.قرآن می فرماید: هر گاه از کار مهمی فارغ شدی به کار مم دیگر بپرداز.(فاذا فرغت فانصب) بنابراین بیکاری، ممنوع.البته اسلام برای کار،ساعت و مرز قرار داده و به کسانی که در ایام تعطیل کار میکنند،لقب متجاوز داده است(بقره آیه 65). امیدوارم دوست عزیز به جواب مورد نظرت مختصر و مفید رسیده باشی.البته درباره اصل کار بعدا بیشتر صحبت میکنم. علی یارتون.یا حق به مناسبت این عید بزرگ براتون لطیفه میگذارم.البته لطیفه ای که خودم با خوندنش بارها توی دلم شکستم.نمیدونم اما تا نیاد دل ما در داغ هجران میسوزد و تا او شاد نباشد و نخندد ،شادی و خنده معنایی ندارد.کاش تا صبح ظهور گریه و التماس میکردیم تا او می آمد .آنوقت با هم از ته دل میخندیدیم
لطیفه نردبان تقرب -1شخصی از استادش پرسید؛ چه کنم تا امام زمان علیه السلام را در خواب ببینم؟ استادش گفت: آبگوشت شوری طبخ کن و بخور و بخواب. فردا شاگرد محضر استاد آمد و گفت: دیشب فقط خواب آب می دیدم. استاد گفت: چون آبگوشت خورده بودی و شور بود عاشق آب بودی و خواب آنرا می دیدی. اگر می خواهی امام زمان علیه السلام را در خواب بینی باید عاشق امام زمان علیه السلام شوی. 2 -شاگردی از استادش پرسید چه کنم که امام زمان علیه السلام دوستم داشته باشند؟ استاد گفت: جمله ای می گویم، اگر عمل کنی در آغوش امام زمان علیه السلام قرار خواهی گرفت. و آن اینکه غیر از امام زمان علیه السلام از هیچ کس هیچ چیز نخواه.
نوشته شده توسط دریا | نظرات دیگران [ نظر]
|