دوشنبه 88 مرداد 12 , ساعت 12:35 عصر
دلم در اولین نگاه به کعبه ،نور چشمانش آقا مهدی را یاد میکند ان شاء الله.سفر بخیر.دل بیمار ما را هم در اشک های شبانگاهی لحظه ی دیدار یاد کنید.کاش من هم لایق دیدار شوم.نه ،لایق درک جدایی یار شوم،یا که بهتر چه شیرینتر که بیمار دیدار کربلای ارباب شوم.یا به قول شهید آوینی:( زندگی زیباست. اما شهادت از آن زیباتر است ،اما پرنده عشق تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند...راز خون را جز شهدا درنمی یابند.گردش خون در رگ های زندگی شیرین است، اما ریختن آن در پای محبوب شیرین ترین است و نگو شیرین تر بگو بسیار شیرین تر است.)هیچی شهادت نمیشه. سلام.قبل از هر چیزی ببخشید اگر دیر شد یک سفر اجباری پیش اومد. اعیاد شعبانیه را تبریک میگم .عیدی از امام حسین و امام زمان یادتون نره.امروز هم روز تولد علی اکبرِ ازش مدد میخوایم.اما چند روزیه دلم خیلی بهونه میگیره .کسی نمیبینه اما بهونه هاش همون بهونه های همیشگیه.از اون روز صبح توی حرم امام رضا که بعد از نماز صبح، پنجمین شفا یافته ی حرم را دیدم بهونه هاش بیشتر شده.این روز ها خیلی خاطره ها برام زنده شد تا به این بهونه ها دامن بزنه.مثل روز قرعه کشی حج دانشجویی یا روزی که قرار بود عازم کربلا بشیم اما نشد...نشد...هر چی بهونه گرفت نشد...و امروز باز آروم و قرار ندارم، مثل ابر نوبهارم سرم و یه روز رو خاک سرخ کربلا میزارم میسوزم دوباره از غم،چیکه چیکه چیکه،نم نم با تو جون میگیرم ارباب لحظه لحظه لحظه هر دم خدایا میدونم به خیلی از قول هام عمل نکردم.خیلی جاها ناراحتت کردم.پیش فرشته هات نا امیدت کردم با گناهام.اما تو خوب خدایی هستی و برام خوب خدایی کردی.اگر همه دنیا مرا طرد کنند و تنها بگذارند غمی نیست چون خدایی به رحیمی میستایم که او برای من کافیست.خدایا من به وجود خدام افتخار میکنم پیش عالمیان .خدایا ببخش اگر کوتاهی میکنم.شکر که خدا را دارم شرمنده ی خدا.شرمنده...خدا
تأثیر دعا در تعجیل فرج مولا! فضل گوید از امام جعفر صادق(علیه السلام) شنیدم که مى فرماید: روزى خداوند به ابراهیم(علیه السلام) وحى کرد که به زودى صاحب فرزندى خواهى شد. ابراهیم(علیه السلام) بسیار خوشحال شد به سرعت به نزد ساره، همسر خود، شتافت تا این مژده مسرّت بخش را به او برساند. وقتى ساره از بشارت الهى مطلع شد، به ابراهیم(علیه السلام) گفت: چه مى گویى؟ من پیر شده ام. چه طور ممکن است که صاحب فرزندى شوم. ابراهیم(علیه السلام) سخت به فکر فرو رفت. حق تعالى دوباره به او وحى کرد و فرمود: اى ابراهیم! همسرت به زودى فرزندى به دنیا خواهد آورد که اولاد او به خاطر این که مادرشان وعده مرا انکار کرد، چهارصد سال گرفتار عذاب خواهند شد! فرزندان ساره یعنى[ بنى اسراییل، سال ها ]به همین جهت [گرفتار عذاب ]و ستم فرعونیان[ بودند. تا این که روزى از طولانى شدن مدّت عذاب به تنگ آمده و چهل شبانه روز تمام به درگاه الهى گریه و زارى نمودند.در این هنگام، خداوند متعال موسى و هارون(علیهما السلام) را مبعوث نمود تا آن ها را از دست فرعونیان نجات دهند، و صد و هفتاد سال زودتر از موعد مقرر گرفتارى آنها را بردارند. آنگاه امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمود: شما نیز اگر براى تعجیل در فرج قائم ما(علیه السلام)گریه و زارى کنید، خداوند فرج ما را نزدیک خواهد نمود. و الاّ باید تا آخرین روز موعد ظهور او در انتظار به سر برید! شرمندهِ امام زمان
نوشته شده توسط دریا | نظرات دیگران [ نظر]
|