چهارشنبه 88 خرداد 6 , ساعت 2:37 عصر
یه روز کسی بهم گفت اندازه دردت داد بزن. خدایا حالا تو بگو چه جوری داد بزنم . امروز هزاران گله دارم اما نه از تو ای خدای خوبم.گله دارم از خودم ، از مردم. مردمی که... خدایا اونقدر دادم بلنده که حتی حنجره ام توانایش را نداره.خدایا تو اونقدر خوبی که حتی وقتی از مردم گلایه دارم هم فقط تویی که میشنوی و آرومم میکنی.اونقدر بغض گلوم را گرفته که میخوام با تمام وجود داد بزنم و گریه کنم اما چرا نمیشه ،دارم منفجر میشم .آقا مهدی پس کی میایی ای منتقم خون مادر. آقا جون خیلی دوست دارم .پس کی میای؟ تو بودی به درد دلم آشنا به مشکل گشایی تو مشکل گشا چکیده به رخ اشک تنهاییم تماشاییم، من تماشاییم
نوشته شده توسط دریا | نظرات دیگران [ نظر]
|