دوشنبه 89 مرداد 18 , ساعت 9:40 صبح
سلام.میخوام از شب قدر بگم.از شب قدر سال گذشته ای که برای من مشخص شد که تابستون امسال برم مشهد، برم کربلا.و حتی اینکه شب قدر امسال را توی طرح ضیافت شیراز باشم.شنبه قراره برم طرح ضیافت.یادمون نره شب قدر امسال را قدر بدونیم، البته خودم را میگم.اینقدر دلم برای کربلا تنگ شده که ...هر شب به یاد نماز صبح های حرم امام حسین (ع) بیدار میشم.
اما هنوز یه چیز تو دلم سنگینی میکنه همه جا بروم به بهانه تو که مگر برسم در خانه تو همه جا دنبال تو می گردم که تویی درمان همه دردم یا ابا صالح مددی مولا نشوم به جز از تو گدای کسی بی ولای تو من نکشم نفسی که تو لیلای من مجنونی همه هست من دلخونی یا ابا صالح مددی مولا اگرم نبود دل لایق تو نظری که دلم شده عاشق تو به خدا هستی همه هستم به تو دل بستم به تو دل بستم یا ابا صالح مددی مولا دل خود زده ام گره بر در تو چه شود که رسم بر محضر تو من نا قابل به تو دل بستم نکشی دامان خود از دستم یا ابا صالح مددی مولا خدا جون دیدار کعبه ات را هم نصیبم کن آخه بزرگی تو از همه چیز بیشتره،هرچند بدی های من از کوه هم سنگین تره.
نوشته شده توسط دریا | نظرات دیگران [ نظر]
|