شنبه 89 خرداد 22 , ساعت 10:44 عصر
در عشق تو، حالى است که فانى شدنى نیست وصفش نتوان گفت به کس، دم زدنی نیست
زیباتر از این نمیشه که فردای ِ روزی که از مشهد،پابوسی ِ امام رضا(ع) اومدی، سفر ِ کربلا،دیار ِ حبیب، جور شود! این را گفتم که بدانم و مطمئن تر شوم، برات ِ کربلای ِ تک تک ِ زائران ِ امام حسین (ع) بلاشک از دست ِ مبارک ِ حضرت رضا (ع) امضا می شود... و چه زیباست، و چه حیرانی است، وقتی برای بار ِ دوم آقا لطف و عنایتشان را نصیبت می کنند... چه حس ِ زیبا و خودمانی ای داری...حس های نگفتنی... انگار همین دیروز بود،در تب ِ دیدار و حسرت کربلایت می سوختم...(همین پست ِ قبل!) شرمنده ام کردی آقا جان...همه اینا کرم ِ امام رضاس...انگار همین دیروز بود بهمن ماه توی هوای برفی کنار پنجره فولاد فقط خودم بودم و اون سفر فقط از خود آقا التماس میکردم که کربلا می خوام حالا خودش کرم کرد و خواسته ما را روی زمین نگذاشت .امشب چقدر دلم آرام است و دلتنگ امام رضا. دوستت دارم آقا جان.حالا هم توکل به خدا و به امید کرمت امام رضا اول میایم پابوس خودت برای تشکر و بعد هم خدا قسمت کنه بریم پابوس امام حسین.
تا نفس آید زدل خسته ام من به در خانه تو بسته ام تا که در این وادی عشق تو ام دل به خدا از همه بگسسته ام با دل بشکسته صدایت کنم کن نظرى بر دل بشکسته ام هر چه کنم گریه برایت کم است تا به سر خوان تو بنشسته ام در کنف و مهر تو مولا حسین با ید و بیضاى تو وارسته ام برده زکف تاب وتوانم حسین عشق تو آرام دل خسته ام
نوشته شده توسط دریا | نظرات دیگران [ نظر]
|