سه شنبه 88 اسفند 25 , ساعت 4:29 عصر
پارسال برای عید بود که این پست را زدم در وبلاگ خودم که: سلام،امروز روز عیده ،روزی که خیلی ها منتظر اومدنش بودن، خودشون را از چند هفته قبل آماده کردن، خونه هاشون رو تمیز کردن یا به قولی خانه تکانی. اما شاید یادم رفته امروز جمعه هم هست. منم مثل دوست هام خسته شدم از اینکه بخوام بگم ای کاش....اما مثل اینکه باید دوباره بگم.ای کاش همونقدر که منتظره اومدن عید بودیم ،منتظر اومدن یوسف زهرا هم بودیم، فکر کنم روز اومدنش عید بزرگی داشته باشیم.کاش همونطور که خانه تکانی میکردیم ،حداقل یه امروز رو خونه دلمون رو صفا میدادیم تا همه چیز هایی که باید ازش پاک شه رو پاک کنیم و یه گل زیبای یوسف زهرا برا همیشه توش بزاریم. به امید اینکه امروز روز ظهور باشه یا امسال سال اومدن آقامون.ان شاء الله ندبه یعنی شکایت از جدایی ها امسال سفره هفت سینمون رو یه جا دیگه پهن کنیم .عید اصلی در راهه با اومدن آقا
و امسال باز دوباره تمام شد اما مولایمان ظهور نکرد .نمیگویم نیامد چون این ماییم که او را نمیبینیم اما او در همین الان در همین نزدیکی هاست.امسال هم داره تموم میشه!امسال هم دوباره می خواهم با تو شروع کنم یا مولانا یا صاحب الزمان یعنی امسال هم گذشت و ای کاش میفهمیدم که ایا تونستم رضایتت رو بدست بیارم خدایا!سال تموم شد و من هیچ کاری برای رضایتت انجام ندادم....نه مناجات...نه ملاقات....نه........... خدایا!امیدوارم سال جدید رو نه تنها برای من،بلکه برای تمام دوستام مبارک گردانی تا فقط محتاج تو باشیم و در این سال لحظه ای از یاد شما غافل نباشیم!آمین
نوشته شده توسط دریا | نظرات دیگران [ نظر]
|