پنج شنبه 88 مهر 2 , ساعت 1:48 عصر
به نام آنکه هر چه هست در دست اوست امروز دوم مهر ماه و دستان من روی کیبورد یک کامپیوتر است، هرچه زور زدیم که تا قبل از چهارم مهر نیام دانشگاه نشد آنقدر زنگ به گوشیم زدند تا پاشدم اومدم بوشهر اما چه کنیم که الآن روز دومه و هیچ کاری نکردم البته دیروز یه کارای کردم امروزم تونستیم یه کامپیوتر و که بالا نمی اومد درستش کنیم اما در هر صورت کم کم داره خوابم می گیره و نمی دونم دیگه چی کار کنم امافکر کنم کم کم برم خونه بگیرم بخوابم اما تا هنوز نفسی میره و میاد بذارید یه مطلبی رو براتون یا شاید هم برای خودم بگم پس شروع می کنم امسال هم مثل سال های پیش هم تابستون گذشت ، هم ماه رمضون و هم خیلی چیزای دیگه اما سوالم از خودم اینه که از این همه چیز که گذشت چی یاد گرفتم یا اصلا چه درسی گرفتم ، چقدر تغییر کردم و چقدر هم تغییر نکردم حداقال خود من تابستان خوبی داشتم اما چقدر تلاش می کنم که این خوبی رو نگهش دارم و یا با عث بشم تا سال بهتری داشته باشم ویا اینکه چقدر خدا رو برای این خوبی شکر کردم و خیلی سوال های دیگه که شاید به شکل دیگه تو ذهن شما هم باشه اما هر چی که هست مواظب باشید که شیطان در کمینه و تنهایی های ما مثل یه تیغ دو لبه هم میتونه باعث کمال بشه هم باعث سقوط یا علی
نوشته شده توسط حامیدر | نظرات دیگران [ نظر]
|