به جمعه ....
بيا بنشين كنار من دمي آهسته نجوا كن
بيا با ديده اي روشن تو سير خيل غمها كن
من ار مجنون تنهايم ،قرين كوچه گردي ها
شب تار مرا اكنون مثال صبح فردا كن
چه غمگينم،چه تنهايم درين دلواپسي هايم
بيا با آن نگاه خود مرا آهسته پيدا كن
كنون اين مرغ زخمي باز هواي پر زدن دارد
بيا اما تو بالش را به مهر خود مداوا كن
اين شعر را درغم سرودم،شايد بيايد....
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام،خوش بحال شما......
خوش بحال شما......
دل سنگين مرا جز به دعاي سحر و ذكر خدا .....چاره....
سلام مرا هم خيلي برسانيد،و يك عالمه.....
در پناه خدا