• وبلاگ : از كربلا چه خبر!؟
  • يادداشت : گريه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + تابستانه 

    من ترجيح ميدم وقتي لبخند ميزنم خدا رو صدا بزنم.

    من ترجيح ميدم وقتي تنها هستم اگر امكان داشت لبخند بزنم

    من ترجيح ميدهم وقتي دارم مطلبي رو ميخونم فقط لبخند بزنم

    من ترجيح ميدم وقتي مينويسم در مورد لبخند بنويسم

    من ترجيح ميدم وقتي ميتونم توي دفتر خاطراتم عكس يه گل بكشم

    هيچوقت اشك نكشم.

    من ترجيح ميدم الان همه رو به خداي بزرگ بسپارم ولي ....با لبخند.

    پاسخ

    من ترجيح ميدم وقتي دارم رو به درگاه خدا اشک ميريزم لبخند بزنم، يه علي
    + تابستانه 

    با سلام

    از سازندگان وبلاگ درخواست دارم تصاوير گرفته و با رنگهاي تند (سرخ و زرد قوي) استفاده نكنند.

    همه اش روحيه آدم گرفته ميشود!

    پاسخ

    چشب
    + باران 

    سلام.امروز اومده بودم يه كار ديگه انجام بدم اما مثل اينكه بايد حرف هام را اينجا بگم .آخه مدتيه دلم خيلي گرفته .حتي از كارهاي خودم.از اينكه بعضي وقت ها حتي تنها هم نميشدم تا يه دل سير تنهايي با خدام گريه كنم.دلم تنگ شده براي بلند بلند گريه كردن هام. حتي نصفه شبم گريه هام بايد آروم و ساكت باشه.هميشه اين بغض فرو خورده .واي از دست اين دل كه با من اين جوري تا ميكنه.دل من گرفته زين جا ز غبار اين بيابان كه در آن اسير هستم.
    آروم و قرار ندارم مثل ابر نوبهارم

    سرم و يه روز رو خاك سرخ كربلا ميزارم

    ميسوزم دوباره از غم چيكه چيكه چيكه نم نم

    با تو جون ميگيرم ارباب لحظه لحظه لحظه هر دم

    من ترانه ي غمم مثل شيشه ميشكنم

    حالا كه دوسم داري نذر تو جون و تنم

    هميشه ميگفتم كربلا مي خوام اما يه مدتي كه دلم براي يه عزيزي خيلي تنگ شده اونقدر كه فقط الان مي خوام برم پيشش هموني كه هميشه باهامه.ميدونم كه وقتش نزديكه ان شاء الله

    پاسخ

    اگر يه روز دلت هواي گريه کرد دريغ نکن از دلت بياد غربت بقيع و خيلي جاهاي ديگه که آرزوته باشي ، به ياد خدا گريه کن

    سلام

    آخرين باري كه سير گريه كردم حرم آقام پائين پاي علي اكبر درست يه سال قبل از آئيش سوزي ارك بود حاضرم بقيه زندگيم و بدم و يه بار ديگه همونطوري برم كربلا خدايا ...

    البته ماه رمضون داره مياد و باز نوبت عشق بازي هاي نيمه شب مسجد ارك ميرسه خدايا اگه قراره بميرم تو ماه رمضون بميرم اونم تو مسجد ارك سر ابوحمزه

    خيلي اين چند وقته دلم گرفته يه بغضي تو گلوم گير كرده دلم ميخاد زودتر ماه رمضون بشه خدا خيلي دلم ميخاد بگم

    اللهم رب شهر الرمضان الذي انزلت فيه القران ...

    و اغفر لي تلك الذنوب العظام فانه لا يغفرها غيرك يا رحمن و يا الله

    الهي العفو

    ديدار دلبران نه به چشمان سر شود

    روي نگار ديده به چشم دگر شود

    اينجا ضيافتي ست پر از نعمت نياز

    هر كس به قدر معرفتش بهره ور شود

    بالاي سفره ناز عذاران نشسته اند

    اي كاش دل به ديدنشان مفتخر شود

    افطار روزه دار حقيقي نه مثل ماست

    آن روزه باز با رطب چشم تر شود

    بي قصد قربت جايي نمي رسد

    حتي اگر ملازم كوي سحر شود

    بي حال انتظار دعا مستجاب نيست

    آري دعاي منتظران پر شرر شود

    با عشق يار حال مناجات ميدهند

    بي مهر او نماز و دعا بي اثر شود

    تنها دعا به واسطه التماس نيست

    دست طلب به پاي عمل با اثر شود

    سوز دلي كه در گرو زلف دلبر است

    چون گردباد با دل او همسفر شود

    اشك دعا چو ريخته با اشك روضه شد

    بي شك قبول درگه اهل نظر شود

    هر جمعه اي كه بي گل زهرا به شب رسد

    از قبل دل شكسته ما خسته تر شود

    فكري بكن كه من از دست مي روم

    ترسم كه اين غلام باعث دردسر شود

    اللهم عجل لوليك الفرج

    آمين

    پاسخ

    آدما جوراي زيادي مي تونند گريه کنند اما يه جور گريه کن که صداتو خدا بشنوه / دوباره مرغ روحم هواي کربلا کرد / دل شکسته ام را اسير و مبتلا کرد