کسي صدا زد تنهايي مرا؟
نه.....فقط نسيم بود که رد ميشد...
و من هنوز تنهايم
حديث نفس شد تمام زندگي ام
بس که دلهرها رنگ تعلق پوشيد
....و ...من ....بفکر فردايم
اسير يک قفس به تنگناي جهان......
کسي صدا زد تنهايي مرا؟.......
نه،....هنوز تنهايم
فقط زمان بود که با تيک تاکي رفت....
خيال تازه وبي انگيزه ام پيداست
از بامهاي بلند
از روشناي پنجه خورشيد
از پلکهاي حزين
از جستجو به تلاش بچگانه ام
خيالي نيست....
اگرچه تنهايم.