• وبلاگ : از كربلا چه خبر!؟
  • يادداشت : فرار از گناه
  • نظرات : 6 خصوصي ، 14 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + راهي سفر 

    سلام

    راهي سفر داره يه كم خسته ميشه احساس ميكنه ديگه نمازش اون حس و حالو نداره حس و حالي كه موقعي كه يه چيز از خدا ميخواد داره. حس و حالي كه مواقع ناراحتي دچارش ميشه احساس ميكنه نمازش رو داره ميخونه براي اينكه رفع تكليف كرده باشه. براي اينكه عذاب وجدان نداشته باشه كه چرا نمازت رو نخوندي. دلم گرفته از اين همه بيخيالي كه يه مدتيه دچارش شدم. كساني كه اين نظرو ميخونيد كمكم كنيد كه چيكار كنم از اين احساس رها بشم.

    يا علي

    پاسخ

    اي راهي سفر آدمي که در حال سفر است نبايد از اين سفر خسته بشه ميخوايد يه جوره ديگه براتون بگم ، من يه آقايي ميشناسم کهشايد هزارو چهارصد ساله که منتظره اما هيچ وقت نه خسته ميشه نه بيخيال ، ما خم اصلا فکر اون نيستيم پس به جاي بيخيالي برا اومدنش دعا کنيم که آقامون بياد بشينيم روي سجاده و صورت روي خاک بذاريم گريه کنيم و برا اومدنش دعا کنيم که آقا بيا يا علي