سلام خسته نباشيد
راستش خيلي وقته كه سراغ وبلاگ رو نگرفتم احساسم ميگه وبلاگ كمي ناراحته كه به عهدم وفا نكردم پس معذرت مي خوام از وبلاگ
اما يه گله دارم از وبلاگ كه امر به اين مهمي رو فراموش كرده كه شامل بشه، فكر نكنم اونقدر غريب باشه... ياد شهيدان انقلاب...
خوب اشكالي نداره
حماسه رگبار و گلوله ...سكوت و خاموشي...
برگ هاي از آلاله هاي بسان ياقوت
همه خودنمايي مي كنند.
سيم هاي خاردار
زخم هاي تابناك و نوراني را
همچون گرهي بر تن نسيميان مي بافد.
قرآن هاي جيبي
پلاك هاي خوني
مهره هاي تسبيح
چفيه هاي گره خورده به خارها و خاشاك ها
همه هستند الا همان تن هاي ابريشمي
ني زار ها ، هور ها
همه پر ز اين ابريشمي ها
اين شبنم ها
عده اي ديگر
تكه تكه لاي چرخ تانك ها
زجه هايشان لاي زنجير ها
و انعكاس لبخند هاي رها
ميدان ها و خاكريز هاي خسته و مرده را
در انعكاس ديروز مي تكانند
گويا خانه تكاني مي كنند
شايد عيد نزديك است
شروه خواني پلاك ها با باد
بر سردر سنگرهاي غريب
خاطرات شهيدان در خون تپيده را
بر برگ هاي زرد پاييزي
جان مي دهد
و باران هاي شبانه
بر سجدهي شبنم هاي خونين
زمزم مي شوند
همچنان سكوت جاريست...
در انتظار فرج...