ولي تنهاييم عالمي داره...
دلم خيلي گرفتست
سكوت...
چه واژهي زيبايي ...
آرامش بخش
سكوت يعني نگفتن
يعني ارسطو افلاطون ابن سينا
اصلا يعني تفكر
انديشه
و شايد خاموشي...
شايد تعاريف من از سكوت خيلي مسخره به نظر بياد ولي هر كدومش يه چيزي رو مي رسونن به هر حال...
اكثر مواقع بايد از راههاي مختلف، سكوت را انتخاب كرد
صد در صد تو اون شرايط سكوت بهترين كاريه كه ميشه كرد
بعضي وقتها سكوت همه اون چيزهايي رو كه نمي توني بگي با زبان بي زباني ميگه
جلوي بعضي حرفهايي رو كه نبايد بزني ميگيره
باعث ميشه عاقلانه تر فكر كنيم
باعث ميشه اون موقع خدا به يادمون بياد(الا بذكرالله تطمئن القلوب)
آره خدا...
خدا...
همون تنها قاضي عدل مهدوي...
در انتظار فرج...
سلام
كسي در اين دنيا تنها نيست .چون خدايي هست كه داشتنش جبران همه ي نداشتن هاست.
كربلا...جمكران.....بقيع.....دوباره دلم تنگ است .... نشانه چيست...
ترسم حرف دلم را بگويم و از سيل اشكم....نشانه چيست ....
نكند كه مهدي(عج) نيز دلش برايم تنگ...من دلتنگ اويم و او..... نميدانم.........حتما همينطور است
انتظار چه معناي عجيبي دارد .اميد معنايش عجيب تر .....
بايد دل سپرد به خدا و بقيه اش دست خدا...
يا مهدي ...اي معناي انتظار .يك لحظه بايست . ديوانه شدن به خاطرت كافي نيست. يك لحظه يك جمله بگو .
تكليف دلي كه عاشقش كردي چيست؟
اللهم عجل لوليك المولانا فرج
به نام خداوند دانا
دلش گرفت،البته غرورش اجازه نمي داد اشكها سر ريز بشن،ولي يواشكي پلكهاش پر از اشك شد،تنها بود
و اين تنهايي رو فقط از آن خودش مي دو نست،تنهايي به هر معنا.....تنهايي به هر تعريف ممكن.....سكوت...بي صدايي ....يا نغمه اي كه خودش از صدايش مي ساخت و...همينطوري با دانه هاي اشك...
شب بود ،بله دقيقا شب بود ...
از فراز چند طبقه ساختمان پنجره را باز كرده بود و نسيم عجيبي از طرف دريا ميوزيد ،همه داشتند سوار اتوبوس هاي كاروان زيارتي ميشدند
غرورش اجازه نداد برود بدرقه كند،لب پنجره نشسته بود و تنهاي تنهاي تنها....نگاه ميكرد و اشك ميريخت
غرورش كه شكست از تمام دنيا راحت شد و سرش را گذاشت روي زانويش و بلند بلند گريست....
تنهاييي مقدس است.
شعر زيباي شما را خواندم و لذت بردم
من شما را لينك قرار دادم.