به نام خداي روح
اين صفحه را براي نوشتن آغاز ميكنم
نه.....
تمام محاسباتم غلط بود....همه اش دروغ بود...
من آنچه كه خودم سازمانش دادم اكنون بي سامان ميبينم شايد ماجرا از جايي بود كه من خواب هايي ديدم،همان خوابها..برايم شيرين بود چون كمتر آدمي از آن خوابها ميديد،نور...روشنايي...عين آيات خدا...همان زمانها بود كه من آدم ديگري بودم همه چيز وجودم محدود به خودم بود و دنيا كوچك و وابسته به من.همان زمان بود كه كنكور حوزه را دادم،آسوده خاطر با دل مطمئنم نجوا ميكردم وقتي نفر اول كنكور شدم مشخصا همه چيز داشت روال خودش را مي گرفت و مي رفت ولي.....اختيار وانتخاب همه چيز را پاك كرد..گذشته را رها كردم تا با انتخاب جديدم..دنيايي ديگر بسازم..من....
يادم رفت كه چرا شيطان از عشق خدا محروم شد..بيشتر به همه دستور ميدادم..انتظار داشتم بي چون و چرا اطا عتم كنند،همه اضافي بودند كمكم كار به جايي رسيد كه همه افراد دور و برم اشيائ ي براي دنيايم بودندمسخره شان ميكردم و به خرد شدنشان اهميتي نميدادم نظراتشان مسخره بود وحتي لايق گوش كردن نبود.....در عوض هيچكس جرات اين را نداشت كه مخالفم باشد..هر شكستي زود ازپا در مي آوردم چون خيلي به خودم مطمئن بودم،من هيچ احتمالي براي شكست هايم قائل نبودم ...اما گاهي من.....
گاهي كه گذشته بيادم ميآيد باز هم با همان غرور ميگويم از انتخابم پشيمان نيستم،همه اين فكرها چرت وپرت است دنيايي كه ساختمش خيلي هم خوب است....ولي....
همه چيز خواب بود،خوابي كه هرگز دوست نداشتم از آن بيدار شوم...
در خواب شخصي قرآن ميخواند،طلوع بود و من بر فراز كوهي كه اشنا ميزد،غربت دنيا را ديدم...ولي من....
شايد دنيايي در راه باشد.....
هزار بار هم اگر سرم را بگذارم روي زانويم و گريه كنم...
هزار بار اگر از اشكها مژگانم سنگين شوند
هزار بار اگر دلم بشكند
هزار بار .... هزاران بار اگر بميرم
صداي قلب مطهرش را كه مثل زمزمه هاي ملائك است
مثل بهشت است، مثل گريه شيرين است...
از ياد نميبرم.
سلام، من مي خوام از زبون اين وبلاگ صحبت كنم ،
از: وبلاگ از كربلا چه خبر
به: مديريت محترم وبلاگ
خواهشمند است در پي مراجعه مداوم دوستان علاقمند به اين وبلاگ و عدم مشاهده مطلب جديد (آخرين مطلب:18/4/87) و نااميدي آنها از اين وبلاگ(يا ترس از مرگ تدريجي آن) جهت نشان دادن توانايي خودمان(تا نگن چيزي بلد نيستين) و جهت اميدواري اين جانب در پوشيدن لباس نو (مطلب جديد)به بهانه آغاز سال تحصيلي جديد و گرد گيري تعطيلات تابستان، از مديريت وبلاگ خواهشمننننند است مرا به روز فرمايد. باتشكر
وبلاك از كربلا چه خبر
با سلام
سالها از پست آخرين مطلبتون مي گذره اگه وقت كرديد يه سر به وبلاگتون بزنيد. بد نيستا!!!!
خداقوت