با نام و ياد خداي بزرگ،اكنون كه باز ميگردم
اين شعر را براي خدا سرودم و باز تا پايان......خدا هست.
« تبسم حقّ............
ز غم رسيده به اينجا نفس نفس جانم
دوباره در پي حق از وفاي جانانم
دوباره سرم را رسانده ام به خيال
مگر زپاي بايستد نگاه حيرانم
دوباره من...دوباره ماجراي نماز
دوباره غم..دوباره باز گريانم
كجا هواي تو است اي هميشه من
پر از هواي هق هق و هم هواي بارانم
ز شهد شهين تبسمت اي ،حق،
درون بيت حزن غمانه شادانم
بيا كمي بگذر از جوار اين دل من
بيا كه رفته رمق ز رود چشمانم