به نام خدا
امروز عصر از كربلا چه خبر مبهوت و غم زده داشت عصر را نگاه ميكرد كه تيغ آفتاب زمستان چشمش را زد....و دلش تپش داشت و صداي چند تا كلاغ از روي درختهاي بيد تنها ،ميامد
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق ثبت است برجريده ي عالم دوام ما.اسم محرم كه مياد من ياد سيد ذاكر ميفتم . پيشاپيش فرا رسيدن محرم حسيني رابه كانون ياس تسليت عرض ميكنم
بزرگترين سلسله ي جبال عشق حسين است
و بالاخره كوفه،چه آهنگ ناخوشايندي دارد اين نام!
چه بار سنگيني از رنج با خود مي آورد!بار به سنگيني همه ي رنج هايي كه علي (ع)از كوفيان كشيد...
بگذار از رنج هاي زهرا و حسن و حسين(ع)را نيز بيافزاييم باري به سنگيني همه ي رنج هايي كه در اين آيه ي مباركه نهفته است
و لقد خلقنا الانسان في كبد آه چه رنجي!!!
التماس دعا